Google


normal_post - اختلالات خلقی 2 (مانیا) - متا نویسنده موضوع: اختلالات خلقی 2 (مانیا)  (دفعات بازدید: 2653 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین کمال حقیقی

xx - اختلالات خلقی 2 (مانیا) - متا
اختلالات خلقی 2 (مانیا)
« : ۱۰ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۲:۱۸ »
از دیگر اختلالات خلقی که محرک مصرف مواد شیمیای تغیر دهنده خلق می باشد اختلال دو قطبی یا "مانیا" می باشد.

تعریف:
حمله مانیا دوره مشخصی از خلق دائما و به شکل غیر طبیعی بالا، گشاده یا تحریک پذیر است.مدت این دوره مشخص لااقل یک هفته است.

هیپومانیا:
حمله هیپومانیا که لااقل چهار روز باید به طول بکشد علائمی شبیه علائم مانیا دارد.منتها آنقدر شبیه نیست که اختلالی در عملکرد شغلی یا اجتماعی ایجاد کند، و هیچ ویژگی سایکوتیکی در آن دیده نمی شود.
ویژگی ها :
مانیا و هیپومانیا هر دو دارای ویژگی های زیر هستند
- اعتماد به نفس بالا
- کاهش نیاز به خواب
- حواس پرتی
- شدید بودن فعالیت جسمی و ذهنی
- انجام مفرط رفتارها خوشایند

اختلال دو قطبی I
تعریف اختلال دو قطبی I مطابق DSM-IV-TR:
عبارت است از داشتن حداقل یک حمله مانیا یا مختلط و گاهی حملات افسردگی عمده در سیر بالینی.
حمله مختلط، دوره ای به طول حداقل یک هفته است که در آن هر دو حمله مانیا و افسردگی عمده تقریبا هر روز پیدا می شود.

اختلال دو قطبی II
گونه ای از اختلال دو قطبی با دوره های افسردگی عمده و هیپومانیا (و نه مانیا) مشخص میشود.
همه گیر شناسی

میزان بروز و میزان شیوع:

اختلال دو قطبی I کمتر از اختلال افسردگی عمده شایع است.به طوری شیوع مادام العمرش حدود یک در صد و مشابه با شیوع مادام العمر اکسیزوفرنی است.
اختلال دو قطبی II کمتر از اختلال دو قطبی I شایع استو شیوع مادام العمرش حدود نیم درصد
می باشد.
تقریبا در سراسر جهان  وهمه فرهنگها دیده شده که شیوع اختلال افسردگی عمده در زنان دو برابر مردان است.طبق فرضیه های ارائه شده دلایل این تفاوت عبارت است از تقاوت های هرمونی، اثرات زایمان، تفاوت فشارهای روانی-اجتماعی زنان و مردان و الگوهای رفتاری مربوط به درماندگی آموخته شده می باشد.
اختلال دو قطبی I بر خلاف افسردگی عمده در مردان و زنان شیوع یکسانی دارد.دوره های مانیا در مردان شایعتر است و دوره های افسردگی در زنان شیوع بیشتری دارد. وقتی دوره های مانیا در زنان رخ می دهد احتمال این که به صورت مختلط تظاهر کند بیش از مردان است.

سن

اختلال دو قطبی I عموما در سنین پایین تر از اختلال افسردگی عمده شروع می شود.سن شروع اختلال دو قطبی II از کودکی(حتی پنج شش سالگی) تا پنجاه سالگی و حتی در موارد نادری بالاتر و به طور متوسط سی سالگی است.
متوسط سن شروع اختلال افسردگی عمده حدود چهل سالگی است.و حدود پنجاه درصد از کل این افراد بیماریشان در سنین بیست تا پنجاه سالگی شروع می شود.اختلال افسردگی عمده نیز ممکن است در کودکی یا پیری شروع شود.برخی داده های جدید همه گیر شناسی حاکی از آن است که میزان بروز اختلال افسردگی عمده ممکن است در میان زیر بیست سال در حال افزایش باشد. این مشاهده ممکن است به افزایش میزان مصرف الکل و سوء مصرف مواد در این گروه سنی ربط داشته باشد.

مسایل اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی

هیچ ارتباطی بین وضعیت اجتماعی-اقتصادی و اختلال افسردگی عمده پیدا نشده است (یعنی سطح سواد، میزان درآمد یا نوع باورهای مذهبی افراد تاثیری در کاهش یا افزایش احتمال ابتلا به افسردگی عمده ندارد) اما میزبان بروز اختلال دو قطبی I در گروه های اجتماعی-اقتصادی بالاتر بیشتر از متوسط به نظر می رسد. افسردگی در نواحی روستایی بیشتر از نواحی شهری است.اختلال دو قطبی I در افراد فاقد تحصیلات دانشگاهی شایعتر است که شاید به خاطر سن شروع نسبتا پایین این اختلال باشد.میزان شیوع اختلالات خلقی در میان نزادهای مختلف یکسان است.

عوامل وراثتی :

داده های وراثتی قویا دلالت بر این دارد که یکی از عوامل مهم در پیدایش اختلالات خلقی وراثت است.البته الگوی به ارث رسیدن این اختلالات سازو کار پیچیده ای دارد.نه تنها نمی شود اثرات روانی-اجتماعی را نادیده گرفت بلکه عوامل مولفه وراثتی قوی تری در کار است تا در انتقال اختلال افسردگی عمده.

بررسی خانواده ها:

در مطالعات انجام شده بر روی خانواده ها مکررا معلوم شده که بستگان درجه اول پژوهیدنی های مبتلا به اختلال دو قطبی I هشت تا هجده برابر بیش از بستگان درجه اول افراد شاهد ممکن است به اختلال دو قطبی I و دو تا ده برابر بیشتر از آنها ممکن است به اختلال افسردگی عمده دچار باشند.
هر چه نسبت خانوادگی با فرد مبتلا به اختلالات خلقی دورتر باشد، احتمال ابتلا به آن اختلالات  هم کمتر است. مثلا احتمال ابتلا منسوبان درجه دوم (مثلا پسر عموها) کمتر از بستگان درجه اول (مثلا برادرها) است.
این واقعیت که حدود پنجاه درصد از کل بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی I لااقل یکی از والدینشان  به یک اختلال خلقی-اکثرا اختلال افسردگی عمده- مبتلاست، دلیل دیگری است بر وراثتی بودن اختلال دو قطبی I .
اگر یکی از والدین بهاختلال دو قطبی I مبتلا باشد، بیست و پنج درصد احتمال دارد که هرکدام از فرزندانش به یکی از اختلالات خلقی دچار گردند. و اگر هر دو والد اختلال دو قطبی I داشته باشند این احتمال به پنجاه تا هفتادو پنج درصد می رسد.

عوامل روانی-اجتماعی

وقایع زندگی و استرس محیط:

مشاهده ای بالینی که مدتهاست تکرار شده، این است که وقایع پر استرس زندگی بیش از نخستین حملات اختلالات خلقی بیشتر از حملات بعدیشان وجود دارد.در این ارتباط هم در بیماران دچار اختلال افسردگی عمده و هم در اختلال دو قطبی I مشاهده ارائه شده این است  که استرسی که به حمله اول می انجامد تغییراتی دیرپا در وضعیت زیستی مغز ایجاد می کند و نتیجه این تغییرات این است که فرد را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به حملات بعدی آن اختلال خلقی حتی در غیاب استرس خارجی قرار می دهد.


[spoiler]گردآوری و تنظیم: کمال حقیقی[/spoiler]


Linkback: https://irmeta.com/meta/b2081/t7466/


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
اختلالات خلقی 1 (افسردگی)

نویسنده کمال حقیقی

1 پاسخ ها
1988 مشاهده
آخرين ارسال ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۱:۲۸
توسط A.Ehsani
 

anything