تفاوت بین مشاوره "Counseling"و روان درمانگری"therapist"
بلاچر در سال ۱۹۶۶ م با اشاره به این نکته که اهداف مشاوره عموما به رشد آموزش و پیشگیری از مشکلات مربوط است" و " اهداف روان درمانگری معمولا ترمیم، سازگار کردن و درمان افراد است. بین مشاوره و روان درمانگری تمایز قائل شد.
او همچنین درباره ی مراجعان و مشاوران پنج پیش فرض بیان نمود:
۱) مراجعان مشاوره به عنوان بیمار روانی در نظر گرفته نمی شوند، بلکه آنها افرادی هستند که می تواننداهدافشان را انتخاب کنند، تصمیم بگیرند و معمولا در مورد رفتار و رشد آینده ی خود احساس مسئولیت می کنند.
۲) مشاوره بر حال و آینده تمرکز دارد.
۳) مراجع، مراجع است نه بیمار. مشاور مظهر قدرت نیست بلکه برای مراجع در دست یابی به اهداف معین شده فی ما بین نقش معلم و شریک را دارد.
۴) مشاور از لحاظ اخلاقی، خنثی یا فاقد اصول اخلاقی نیست بلکه ارزش ها، احساسات و معیارهای خود را دارد. با وجود این او سعی نمی کند این ارزش ها را به مراجع تلقین کند و همچنین، آنها را از مراجع پنهان نمی کند.
۵)مشاور فراتر از دادن بینش،توجه خاصی به تغییر دادن رفتارها دارد.
بایستی مشاوره و روان درمانی را روی یک "پیوستار" در نظر بگیریم. نظریه پردازان گوناگونی این مفهوم پیوستاری از مشاوره تا روان درمانی را مورد بررسی قرار داده اند.
برامر و شوستروم (۱۹۸۲م) در عین حال که به تداخل این زمینه فعالیت ها(مشاوره و روان درمانی) اذعان دارند، مشاوره را در کل با خصوصیات " آموزشی،شغلی،حمایتی،موقعیتی،حل کننده مشکلات، مرتبط با هوشیاری ذهنی،نرمال بودن، در زمان حال و کوتاه مدت بودن " مشخص می کنند. و روان درمانی را با اصطلاحاتی از قبیل "حمایتی(در موقعیتی بحرانی)،بازسازی کننده، تأکید بر عمق تحلیلی،متمرکز بر گذشته،تأکید بر روان رنجوری(نوروتیک بودن) و سایر مشکلات احساسی حاد افراد و بلند مدت بودن " تعریف می کردند.
منبع: روان آسا
Linkback: https://irmeta.com/meta/b187/t10292/