با نام و یاد خدای مهربان
سلام دوستان عزیز. ببخشید این مطلب رو دیده بودم اما فراموش کرده بودم پاسخ بدم. آسنای عزیز و هانیه خانم از پاسخ خیلی خوبتون سپاسگزارم. موفق باشید
من هم از خیلی وقت پیش ها این مسئله برام سوال بود؟؟؟؟ برای همین سعی کردم جوابش رو پیدا کنم. اتفاقا تو مدرسه هم این سوال رو بارها و بارها دانش آموزان پرسیده بودند و من هم با زبون خودشون براشون توضیح دادم. خیلی خوبه که آدم هر چیزی رو همین طور نپذیره و برای اون به دنبال علت باشه. من خودم تو درس فلسفه هر چیزی رو به راحتی نمی پذیرفتم به دنبال دلیلی منطقی و عقلانی بودم. اتفاقا وقتی به جواب می رسیدم خیلی بهتر تو ذهنم موندگار می شد و ایمان بیشتری به اون مسئله پیدا می کردم. شهید مطهری هم فرمودند که شک مقدمه ای برای رسیدن به یقین هست.
و اما در پاسخ به این سوال:
خوب اول از همون اراده و اختیاری که آسنا جون گفت شروع می کنیم. در مورد معنی اون که هیچ شکی وجود نداره، اختیار به معنای
قدرت تصمیم گیری و انتخاب. که هر کسی اون رو در وجود خودش درک می کنه. چون هر وقت اراده کنه می تونه انگشتش رو تکون بده یا اینکه کاری رو انجام بده یا نده؛ پس ما از خودمون اختیار داریم و اون رو با علم حضوری درک می کنیم، و نمی تونیم وجودش رو انکار کنیم. برای اینکه اگه اختیاری نبود هیچ خوب و بدی، راه درست و غلطی، هیچ پاداش و تنبیهی، هیچ مسئولیتی و .... معنایی نداشت و هیچ وقت انسان نمی تونست تلاش کنه تا به بالاترین مقام وجودیش و کمال برسه. و هیچگاه سعی نمی کرد که بهترین باشه (چون همه انسان ها کمال گرا اند). در نتیجه هدف از آفرینش و گسترش این همه نظم و زندگی در جهان همه اش پوچ و بیهوده بود. و ما مثل فرشته ها بودیم که هیچ اختیاری از خودشون ندارند.
=> پس ما نمی تونیم وجود اختیار در انسان رو نفی کنیم.
و اما اینکه گفته میشه خدا به همه چیز آگاهه و از طرفی به ما اختیار داده، شما یک مادری رو تصور کنید که میخواد به فرزندش چیزی رو یاد بده، اون همه راه ها رو به فرزندش یاد میده و میگه که مثلا اگر این کار رو کنی این نتیجه رو میگیری اگه کاری دیگه رو انجام بدی نتیجه دیگری رو میگیری، و .... حالا کودک با اختیار خودش انتخاب می کنه. و مادر دخالتی در انتخاب و اختیار اون نداره. فقط مسیر رو نشون میده با وجودی که می دونه اگه اشتباه کنه چه اتفاقی براش پیش میاد.
خدا هم همه راه ها رو به ما نشون داده، و به
کارهای ما و اون اختیاری که داریم آگاهه، یعنی می دونه با این اختیاری که داریم چه کاری رو انجام می دیم اما باز هم این ما هستیم که مختاریم و یک راه رو انتخاب می کنیم. پس علم داشتن خدا هیچ منافاتی با اختیار ما نداره.
مثلا خدا میدونه که فلان شخص در فلان شرایط تصمیم به انجام کاری خواهد گرفت و اون رو انجام خواهد داد نه اینکه فقط بدونه که فلان کار انجام میشه بدون اختیار و اراده فاعل اون. پس خدا از
اختیاری بودن کار ما آگاهه و این علم هیچ منافاتی با اختیار آزاد انسان نداره.
امیدوارم تونسته باشم مفهوم رو بخوبی برسونم. اگه جاییش مبهم بود بگید تا توضیح بدم.
این هم پاسخ یکی از دوستان به این موضوع در مورد نداشتن تناقض بین اختیار ما و علم خدا هست :
فرض کنید دارید از بالا، یک بزرگراه رو میبینید و دارید می بینید که دو تا ماشین که دارن از کوچه فرعی هایی باهم وارد میشن به بزرگراه، اگر همین جوری و در همین مسیر بیان به هم خواهند خورد و تصادف رخ میده. شما اینو کاملا میدونید و میبینید و پیش بینی می کنید، اما این مساله با اختیار اون راننده ها تناقضی نداره. اونا اگر آروم بیان و احتیاط کنن میتونن جلوی تصادف رو بگیرن و اینم شما میتونید از بالا ببینید