Google

* آخرین فعالیتهای دسته جمعی توسط اعضای تالار تخصصی

موج مثبت


سپیدار سیستم


آموزش حسابداري جهت مصاحبه و استخدام


گپ وخنده


ختم قرآن ویژه ماه مبارک رمضان


انجمن کوهنوردی و طبیعت گردی متا


یاران محک


کاربازی-بازی کار


دفتر جناب آقای کیانی


دفتر جناب آقای فریدون مظفر نژاد


حسابداری تک کاربره IR




veryhot_post - داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز - متا نویسنده موضوع: داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز  (دفعات بازدید: 414062 بار)

0 کاربر و 2 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین آزاده پرتو

xx - داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز - متا
پاسخ : داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز
« پاسخ #2565 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۴:۳۰ »
تدبیر درست
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد
شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است.
بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه  این مشکل  بررسی ،  و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی  و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید  . 
مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند:....  پایش ( مونیتورینگ )  خط بسته بندی با اشعه ایکس
بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ،‌ دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولوشن بالا نصب شده  و خط مذبور تجهیز گردید.
سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند  تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند. 
نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا ،  مشکلی مشابه  نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا  یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد : 
تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط  بسته بندی تا قوطی خالی را باد ببرد !!!
منبع:http://www.dastanak.com/
خدایا بفهمانم بی تو چه میشوم ، ولی نشانم نده
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد ...
http://irmeta.com/meta/index.php?action=sgroups;sa=view;gid=46

آفلاین سلیمانی

xx - داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز - متا
پاسخ : داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز
« پاسخ #2566 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۲:۰۰ »
خراش عشق خداوند

چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباس هایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت می برد.

مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا می کند.مادر وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود...... تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر اب بکشد. مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر به کودکش آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.

کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید و به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد.

پسر راسریع به بیمارستان رساندند......

دو ماه گذشت تا پسر بهبود پیدا کند. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازو هایش جای زخم ناخن های مادرش مانده بود.

خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد ، از او خواست تا جای زخم هایش را به او نشان بدهد. پسر شلوارش را کنار زد و زخم هایش را با ناراحتی نشان داد.

سپس با غرور بازو هایش را نشان داد و گفت: این زخم ها را دوست دارم. این ها خراش های عشق مادرم هستند.

گاهی مثل یک کودک قدر شناس ، خراش های عشق خداوند را به خودت نشان بده

خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند......



*Link Removed*

آفلاین حبیبی

xx - داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز - متا
پاسخ : داستان ها و خاطرات و مطالب زیبا و پند آموز
« پاسخ #2567 : ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۸:۱۲ »
غریبه چونکه ما عاشقش نشدیم......

غریبه بنده ی لایقش نشدیم.....

 غریبه رهرو ِصادقش نشدیم.....

امون ز غفلت امون ز تهمت.......

از دست ما تو غیبته حضرت حجت.......

گناه شد عادت....... غیبت عبادت.....

جالب اینه گذاشتیم سر خدا هم منت...

هرجا ریا شد به اسم خدا شد.....

 همه دُکان وا کرده ایم حتی تو هئیت.....

چیو ببینه؟؟؟!! دله سیاه رو یا رو زبون اللهم الرزقتی شهادت.....

 از امر به معروف ترسیدیم..... حاجیو دور شیطان گردیدیم......

 همسایه یتیمُ و سیر خوابیدیم...... ما به زمین خورده خندیدیم....

خــــدا نفهمیدیم....خــــدا نفهمیدیم......خــــدا نفهمیدیم.....

خدایی خدا غریبه.....خدایی خدا غریبه...... خدایی خدا غریبه.....




 غریبه......

چونکه راحت گناه کردیم....

غریبه........

به نامحرم نگاه کردیم.......

 غریبه.......

 نامه فقط سیاه کردیم......

فروختیم ایمان..... خریده ایم نان....خاک میخوره رو طاقچه هامون قرآن.....                               

سحر نه حالی...... نه خمس مالی...... اسممونم گذاشتیم عبد شاه مردان.........

شیعۀ حرفیم...... آدم برفی......

هنوز نمک نخورده میشکنیم نمکدان....

یه پا تو محراب یه پا لب آب..... رو به روی عکس شهید عکس شهیدان.....

بگو خدا غرق امیدم کن...

بی خریدارم خریدم کن...

پیش حسین رو سفیدم کن نذر ابوالفضل رشیدم کن....

خدا شهیدم کن....خدا شهیدم کن...... خدا شهیدم کن.........

خدایی خدا غریبه...خدایی خدا غریبه....خدایی خدا غریبه......

غریبه....

  که دوستش داریم واسه حاجت....

غریبه......

 میپرستیمش برا جنت......

 غریبه که به تنهایی کرده عادت......

تو راه پاکی زدیم به خاکی.....

چه عاشقی؟! چه مجنونی؟! چه سینه چاکی؟!

جای حرم کیش...... جای پرچم دیش....چه ساده بر مقدسات میشه حتاکی!!!!

این وضعه ناموس......کو کفه افسوس؟!!!

نکشیدیم خجالت از چادر خاکی!!!!

دیگه شیطان شد ایاک نعبد..... ببین خدا رو ول کردیم میگردیم با کی؟؟؟؟!!!

بگو خدا رحمی به حالم کن....

لکه ننگم زلالم کن...... عشق خودت رو مدالم کن....بُکُشُ و در علقمه چالم کن.....

خدا حلالم کن....خدا حلالم کن......خدا حلالم کن......


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
پیشنهاد سورت مطالب

نویسنده DELFAN

1 پاسخ ها
1599 مشاهده
آخرين ارسال ۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۹:۱۰
توسط DELFAN
xx
عکسهائی مربوط به خاطرات گذشته

نویسنده A.Ehsani

55 پاسخ ها
16877 مشاهده
آخرين ارسال ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۰:۲۶
توسط حبیبی
xx
معرفی آپلود سنتر های مناسب برای اشتراک گذاری مطالب و عکس

نویسنده nikpar

1 پاسخ ها
1353 مشاهده
آخرين ارسال ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۰:۲۱:۰۳
توسط کـوکـبـی
xx
خاطرات تلخ و شیرین دوستان متایی در این بخش(خاطره نویسی)

نویسنده elahe

22 پاسخ ها
11840 مشاهده
آخرين ارسال ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۶:۵۶:۴۲
توسط m.amiri
wireless
زیبا پرستی و علاج آن(۱)

نویسنده darkshine1391

4 پاسخ ها
1590 مشاهده
آخرين ارسال ۱۶ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۳:۲۰
توسط آیلان
xx
آخر داستان قهوه تلخ لو رفت؟

نویسنده DiYakO

0 پاسخ ها
1817 مشاهده
آخرين ارسال ۱۶ آبان ۱۳۸۹ - ۱۷:۴۳:۵۵
توسط DiYakO