ناپلئون بناپارت در ژوئن 1806، مطابق با ربیع الثانی 1221 هجری قمری، نامه ای توسط ژوبر، سفیر خود، به دربار فتحعلی شاه قاجار ارسال کرد.
در قسمتی از نامه می نویسد:
ایران دیار شریفی است که خداوند عطای خود را در حق آن دریغ نکرده است. ساکنین آن مردمانی هوشیار و بی باکند و شایسته آنند که حکومت خوب داشته باشند و باید از یک قرن پیش تا کنون بیشتر از اسلاف تو لایق حکمرانی این ملت نبوده باشند، زیرا که این ملت را گذاشته اند از مصائب نفاق خانگی آزار ببیند و از میان برود.
نادر شاه جنگجوی بزرگی بود. توانیت قدرتی به دست بیاورد. برای فتنه جویان وحشت انگیز و برای همسایگان دهشت افزا بود. بر دشمنان خود خیره شده، با افتخار پادشاهی می کرد: ولی این فرزانگی را نداشت که هم به فکر حال و هم در اندیشه آینده باشد.
احفاد وی جانشین او نشدند. تنها محمد شاه،عم کور وی، شاهانه زندگی کرده، خسروانه اندیشیده است.
لابد ناپلئون بناپارت نمی دانسته است که شاه قاجار آن قدر در وسوسه 700 زن صیغه و دائمی خویش گرفتار و آنقدر اسیر هوسهای خویشتن بوده است که وقتی برای اعتلای کشور و عزت آفرینی برای ملت باهوش آن پیدا نمی کرده است.
Linkback: https://irmeta.com/meta/b1839/t5637/