برای گسترش صلح و آرامش
وقتي وارد فضـاي انجمـن گـياهخواران ايـران مي شويد ممکن است در لابلاي رفت آمد آدمها، فردي آرام و خوش برخورد به سمت شما بيايد و به شما خوش آمد بگويد و از شما سوال کند که چه خبر؟ و شايد هم سر صحبت باز شود و با هم درباره مسائل مختلفي گفتگو کنيد.
اين دفعه ما به سراغ اين شخص دوست داشتني رفتيم تا با سوالات مان سر از کار او در بياوريم و ببينيم چه چيزي پشت اين صورت هميشه بشاش و پذيرنده وجود دارد.
لطفاً خودتان را معرفي کنيد و بفرماييد چند سال است که گياهخوار هستيد؟به نام خدا، من فرخ شريف پور هستم، حدوداً فکر مي کنم نزديک 26 سال هست که گياهخوار هستم.
شما چند سال داريد؟من متولد دي ماه 1338 هستم.
از چـه طريـقي با گياهخـواري آشـنا شديد؟من از طريق برادرم که کلاسهاي يوگا مي رفت با گياهخواري آشنا شدم. در آن زمان براي اولين بار به يک رستوران گياهي رفتيم. رستوراني که فضايي کاملاً عرفاني داشت و من در آنجا بود که ديدم گياهخواران چه غذاهايي مصرف مي کنند.
من در عرض يک هفته ـ ده روز همه چيز را تغيير دادم. علت اصليش هم اين بود که از طريق يک استاد با موضوع عرفاني يوگا آشنا شدم. در واقع برادرم عاملي بود که باعث شد من اين شخص را بشناسم.
يعني اول با عرفان آشنا شديد و در راه آن به گياهخواري رسيديد؟بله
با خانواده مشکلي پيدا نکرديد؟نه، مشکل خاصي نبود. فقط گاهي مي گفتند که گوشت نمي خوري ضعيف مي شوي. اينها به نظر من عکس العمل طبيعي آدمهاست. ولي به مرور موضوع جا افتاد. در واقع من در راهم، از يک استاد پيروي مي کردم و در کارم کاملا مطمئن بودم.
از نظر من مهم اين هست که خود آدم جواب مناسب براي اطرافيان داشته باشد. جواب منطقي باعث مي شود آنها هم به مرور بپذيرند.
شمـا از کـدام دسـته از گياهخـواران هستيد؟من از دسته گياهخواراني هستم که لبنيات مصرف مي کنند.
چرا لبنيات را کنار نگذاشتيد؟
به خاطر اينکه شير را لازمه زندگي مي دانستم. ماست هم به نظر براي سلامتي لازم هست و مي گويند باکتري هاي مفيدي براي معده دارد. البته دليل اصلي تري هم داشتم و آن اين که استادم مصرف شير را به من توصيه کرد چرا که مي گفت در شير گاو موادي وجود دارد که باعث رشد سلولهاي مغزي مي شود که در نتيجه به رشد خودشناسي و روحاني فرد کمک مي کند.
از لحاظ علمي خيلي پيگير نبودم. فقط مي توانم بگويم شير و ماست به بدنم مي ساخت و مشکلي با آن نداشتم.
من در گيـاهخواري به دنبـال عدم خشـونت هسـتم، چيـزي که در يـوگـا آهیمسا گفـته مي شود و احساس مي کنم با نخوردن گوشت مي شود به اين هدف رسيد.
فکر مي کنيد خوردن شير باعث اشاعه خشونت نمي شود؟البتـه بايـد بگـم مـن اخـيراً خيـلي کـم شــيـر مـي خورم. خيلي به ندرت. مخصوصاً به اين خاطر که شيرها هورموني شده اند و شير سالم وجود ندارد. من سالاد خيلي مصرف مي کنم.
تخم مرغ را چرا کنار گذاشتيد؟به خاطر اينکه تخم مرغ هم از نطفه حيوان است و استفاده از آن دخالت در زندگي حيوانات. اگر اين نطفه به حالت طبيعي باقي بماند به جوجه تبديل مي شود.
مي دانيد که خيلي از افرادي که به خاطر مسئله حمايت از حيوانات گياهخوار شده اند اعتقاد دارند که کشتن حيوان يک دقيقه است ولي استفاده از محصولات حيواني در واقع سوءاستفاده اي است که باعث مي شود رنج و عذاب در تمام طول زندگي حيوان ادامه پيدا کند. نظر شما در اين باره چيست؟ايـن چـيـزي کـه شـمـا در مـوردش صحـبت مي کنيد يک چيز شخصي است. من چون از طريق سيستم وداييي عمل مي کنم و چون وداها منبع الهي دارند، پس حتماً براي چنين چيزي دلايل خاصي دارند. وداها از شيري که به حالت طبيعي بوجود آمده استفاده مي کنند و حيوان «گاو» بر اساس قوانين خاص ودايي در شرايط کاملاً مناسب، تربيت و نگهداري مي شود. اين به معناي گاو پرست بودن آنها نيست، بلکه به خاطر اينکه اعتقاد دارند گاوها مادر دوم زمين اند. مادر اول در دوران کودکي به بچه ي خود شير مي دهد، اگر به هر دليل مادر نتواند شير بدهد مادر دوم اين کار را مي کند. براين اساس است که بدون اينکه بخواهيم آزاري به حيوان برسانيم از شير طبيعي استفاده مي کنيم.
مي توانيد به صورت خلاصه در مورد وداها صحبت کنيد و بگوييد داستان آن از چه قرار است؟ودا از لحاظ لغوي يعني دانش. دانشي که از بالا به پايين آمده باشد. مثل قرآن که به حضرت محمد الهام شد و بعدها به صورت نوشتار در آمد. از آنجا که نوع بشر تنوع زيادي دارند و آگاهي هاي مختلف ميان اقوام مختلف متفاوت است، پيامبران گوناگوني پيام الهي را براي مردم آورده اند. وداها يکي از منابع اطلاعاتي خودشناسي هستند که در 5000 سال پيش به صورت گفتگو ميان خداوند و شخص ثالث و با زبان سانسکريت بوجود آمد.
وداها در طول تاريخ توسط عابدين و دانشمندان اين علم گسترش پيدا کردند به صورتي که امروز مي بينيم بسيار وسيع و عظيم شده اند. که از جمله آنها مي توان به طب آيورودا اشاره کرد يا نجوم، فلسفه، دين و يوگا. به مجموعه اينها علم ودا گفته مي شود.
من هميشه به يوگا و گياهخواري و عدم خشونت گرايش داشتم، به همين خاطر هم به اين سمت آمدم. من فکر مي کنم گياهخواري بايد همراه با بينش و آگاهي باشد. گياهخواري مرحله اي است که باعث مي شود شخص رشد کند. گياهخواري به خودي خود چيز مهمي نيست، مهم اين است که آدم با گياهخواري به جايي برسد. براي همين است که مي گويند شاهنامه آخرش خوش است.
شما براي گياهخواري با دکتر تغذيه هم مشورت کرديد؟نه
و هيچ مشکلي پيدا نکرديد؟نه، هيچ مشکلي که بشود آن را به گياهخواري ربط داد نبوده. مثلا من هم مثل خيلي هاي ديگه کمر درد دارم که هيچ ربطي به گياهخواري ندارد.
فکر مي کنيـد به لحاظ روحـي فرقي با ديگران داريد؟نه، من در هر جمعي که باشم با آن جمع انطباق پيدا مي کنم. گرچه کمي مشکل است ولي در نهايت مي شود.
آيـا از بـرنامه غـذايـي خـاصـي براي گياهخواري پيروي مي کنيد؟نه، مثل همه همان برنامه هاي معمولي و روزمره خودم را دارم. فقط مي توانم بگويم که عاشق سالاد هستم. شب ها هم اغلب غذاي سبک مثل نون و پنير و گردو مصرف مي کنم. ولي به طور کلي برنامه ي دقيق و خاصي ندارم و در اين چند ساله هيچ مشکلي هم پيدا نکردم.
نظـر شـما دربـاره خـام گياهخـواري چيست؟با خـام گيـاهخـواري مـوافـقـم ولـي چـون تجـربه اش کردم مي دانم خيلي سخت و مشکل است. يک مقدار نتوانستم باهاش جور بشوم. ولي تجربه اي که داشتم اين است که براي درمان خيلي از بيماري هاي حاد عاليه.
کدام غذا رو بيشتر از بقيه دوست داريد؟سالاد! (خنده...) نه، غذاهاي ايراني را خيلي دوست دارم، مثل قرمه سبزي يا فسنجان و ... همشون عالي اند. غذاهاي ادويه دار هندي را هم دوست دارم.
خاطـره خاصـي دربـاره گيـاهخـواري داريد؟بهش زياد فکر نکردم ولي...
تنها خاطره اي که الان يادم مي آيد اين است که با يکي از دوستانم که او هم گياهخوار بود تصميم گرفتيم به سربازي برويم و در هر شرايطي با هم باشيم. در آسايشگاه هر وقت که فرصت بود بساط گياهخواري را برپا مي کرديم. چون مي دانيد در پادگان غذاها کاملاً گوشتي هستند و ما از طرق مختلف سعي مي کرديم به رژيم گياهي خود وفادار بمانيم. يکي از بچه هاي پادگان که مي ديد ما غذاهاي گياهي مصرف مي کنيم خيلي به اين سمت گرايش پيدا کرد و اين برايمان جالب بود که در پادگان هم تاثير خودمان را داشتيم.
در آن زمان جنگ بود و مسئله مهم اين بود که يک گياهخوار طرفدار صلح چطور مي توانست در پادگان آموزش تيراندازي و کشتار ببيند. من که حتي نمي توانستم شاهد خشونت نسب به حيوانات باشم چطور مي توانستم آدم بکشم. با خودم گفتم خدايا خودت نجاتم بده و همين هم شد و من بعد از دو ماه آموزشي به خاطر مسئله چشمم معاف شدم و به جبهه نرفتم. فرداي آن روزي که معاف شدم در آسايشگاه هيچ کس نبود و همه ي بچه ها به جبهه رفته بودند. حتي آن دوست صميمي ام که با هم قرار گذاشته بوديم در هر شرايط باهم باشيم.
تا بحال گوشت قرباني برايتان آورده اند که شما قبول نکرده باشيد؟آورده اند، ولي من تعصب ندارم، آن را به مادرم مي دهم که با او زندگي مي کنم. من نمي توانم او را مجبور به اعتقادات خودم کنم.
آيا احساس نمي کنيد کشتن يک حيوان کار وحشتناکي است و شما بايد با کسي که اين کار را مي کند جدي تر و قاطع تر برخورد کنيد؟من فکر مي کنم و تجربه نشان داده است که برخورد تند با افراد گوشتخوار جواب نمي دهد. ما بايد رفتاري آرام داشته باشيم. در اين چند ساله به تجربه ديده ام که هرچقدر تندتر برخورد کنيم با مقاومت بيشتري مواجه مي شويم.
من اعتقاد دارم کسي که گوشت قرباني دم در خانه آورده، نيامده تا مطلبي در مورد گياهخواري بشنود و به همين خاطر هم آنجا را جايگاه مناسبي براي صحبت نمي دانم. آدم بايد شرايط را بسنجد.
کشتن حيوان از نظر من به اندازه کشتن انسان فجيع و وحشتناک است. اگر انساني را قرباني کنند و گوشت آن را براي شما بياورند چه احساسي خواهيد داشت؟ باز هم با آرامش برخورد مي کنيد؟خوب خيلي ناراحت مي شوم ولي اعتقاد دارم جايي که حرف من بتواند اثر گذار باشد صحبت مي کنم. در غير اين صورت هيچ چيز نمي گويم. من فکر مي کنم هر چيز را بايد از پايه و ريشه درست کرد. اگر چنين نباشد گياهخواري خيلي سطحي و بي دوام خواهد بود.
فکر مي کنيد با چنين رفتاري چقدر موفق بوده ايد؟چـقـدرش را نـمـي دانـم ولـي مـي دانـم کـه گياهخواري براي اطرافيان من به صورت يک چيز مثبت در آمده است. همه مي گويند گياهخواران چقدر آرام و صبور و چقدر خوش برخورداند. اين براي من خيلي مهم است.
عکس العمل سريع معمولاً آخرش به قطع رابطه منجر مي شود. بحث ها هميشه جنبه ي تدافعي پيدا مي کنند و من ترجيح مي دهم جواب سوال بدهم تا اينکه با ديگران مدام بحث کنم.
چرا گياهخواري در ايران کمتر مورد توجه هست؟بخاطر اينکه روي اين مسئله زياد کار نمي شود.
چند نفر را گياهخوار کرده ايد؟تا بحال نشماردم. ولي مي توانم بگويم ده نفر را به طور صد درصد گياهخوار کردم. به طور کلي هم با خيلي ها در اين باره صحبت کردم، حالا اين صحبتها نتيجه اي داشته يا نه من خبر ندارم.
خيلي از افراد مي گويند گياهخواري خيلي خوب است ولي من شرايطش را ندارم؟ آيا براي گياهخواري شرايطي خاصي لازم است؟بله خيلي ها اين را مي گويند. در حقيقت شرايط را بايد ايجاد کرد. شرايط از بيرون بوجود نمي آيد.
اما از يک نظر مي شود گفت که آنها راست مي گويند. از نظر من شرايط يعني آمادگي شخص براي پذيرش، در اين صورت شخص بايد آمادگي فکري و ذهني پيدا کند، بعد مي شود گفت شرايطش مهيا است. نقش ما در اينجا اين است که با قدرت نفوذ مان، علم مان و ادب مان بتوانيم روي آگاهي افراد تاثير بگذاريم. پس ما مي توانيم شرايط فکري ديگران را تا حدودي تغيير دهيم.
چطور بايد به ديگران گياهخواري را آموخت؟در ايران بايد خيلي آرام جلو رفت. بايد اول با ديگران رابطه عاطفي و دوستي بر قرار کنيم. بعد آن را به صورت پيشنهاد مطرح کنيم. چون چيزي که در اين سالها تجربه کرده ام اين است که آدمها يا شديداً مقاومت مي کنند يا دقيقاً برعکس خودشان را يکهو ول مي کنند و همه چيز را قبول مي کنند. بايد آرام و منطقي جلو رفت وقتي سوال مي کنند معلوم است که زمينه هاي لازم را دارند. آن وقت است که بايد جواب داد. به نظر من نبايد در اين زمينه تبليغ کرد.
اگر کسي بپرسد چرا گياهخوار شوم چه مي گوييد؟من تجربه ي شخصي خودم را مي توانم بگويم. «بخاطر يوگا» ولي اگر رابطه ام با طرف کم باشد مي گويم بخاطر آرامش و سلامتي.
چرا فکر مي کنيد ديگران بايد از گياهخواري مطلع بشوند؟به اين خاطر که فکر مي کنم از اين طريق است که صلح و آرامش گسترش پيدا مي کند.
منبع : انجمن گیاهخواران ایران