Google

* آخرین فعالیتهای دسته جمعی توسط اعضای تالار تخصصی

موج مثبت


سپیدار سیستم


آموزش حسابداري جهت مصاحبه و استخدام


گپ وخنده


ختم قرآن ویژه ماه مبارک رمضان


انجمن کوهنوردی و طبیعت گردی متا


یاران محک


کاربازی-بازی کار


دفتر جناب آقای کیانی


دفتر جناب آقای فریدون مظفر نژاد


حسابداری تک کاربره IR




normal_post - هرگز جا نزنيد - متا نویسنده موضوع: هرگز جا نزنيد  (دفعات بازدید: 2724 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین آزاده پرتو

xx - هرگز جا نزنيد - متا
هرگز جا نزنيد
« : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۷:۲۷ »
در 30 سالگي کارش را از دست داد
در 32 سالگي در يک دادگاه حقوق شکست خورد
در 34 سالگي مجددا ور شکست شد
در 35 سالگي که رسيد,عشق دوران کودکي اش را از دست داد
در36 سالگي دچار اختلال اعصاب شد
در 38 سالگي در انتخابات شکست خورد
در 48,46,44 سالگي باز در انتخابات کنگره شکست خورد
به55 سالگي که رسيد هنوز نتوانست سناتور ايالت شود
در 58 سالگي مجددا سناتور نشد
در 60 سالگي به رياست جمهوري آمریکا برگزيده شد

 
...




نام او آبراهام لينکلن بود



...




جا نزد
هرگز جا نزنيد
بازندگان آنهايي هستند که جا زدند





Linkback: https://irmeta.com/meta/b1839/t10605/
خدایا بفهمانم بی تو چه میشوم ، ولی نشانم نده
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد ...
http://irmeta.com/meta/index.php?action=sgroups;sa=view;gid=46

آفلاین A.Ehsani

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #1 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۱:۲۷ »
چه فایده؟

وقتی آدم این متن رو مطالعه میکنه اول یک مقاومت ستودنی رو میبینه ولی خوب فکر میکنی چرا فردی مثل لینکلن که از کودکی برای اجتماع مفید است باید در 65 سالگی مورد استفاده جامعه قرار گیرد اگر او 45 سالگی رئیس جمهور میشد چقدر بیشتر به نفع مردم بود تا 65 سالگی؟ بازهم خدا رو شکر چون خیلی ها مثل لینکلن هستن حتی از او بهتر شانسی برای مدیریت در امریکا رو ندارند.

نامه آبراهام لینکلن به معلم پسرش

او باید بداند که همه مردم عادل و همه آن ها صادق نیستند ، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد ، انسان صدیقی هم وجود دارد . به او بگویید ، به ازای هر سیاستمدار خودخواه ، رهبر جوانمردی هم یافت می شود . به او بیاموزید ، که در ازای هر دشمن ، دوستی هم هست . می دانم که وقت می گیرد،اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش ، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد.به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد.از پیروز شدن لذت ببرد.او را از غبطه خوردن بر حذر دارید .به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید .
اگر می توانید ، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید . به او بگویید تعمق کند ، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود . به گل های درون باغچه و زنبورها که در هوا پرواز می کنند ، دقیق شود .
به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد . به پسرم یاد بدهید با ملایم ها ، ملایم و با گردن کش ها ، گردن کش باشد . به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه بر خلاف او حرف بزنند .
به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند .
ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید . اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند . به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد .
به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند ، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست .
به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد .
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید اما از او یک نازپرورده نسازید . بگذارید که او شجاع باشد ، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید ، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.

آبراهام لینکلن کیست؟
«آبراهام لینکلن» در 12 فوریه 1809 (همزمان با چارلز داروین) در خانواده ای فقیر و در کلبه ای چوبی در مزرعه «سینکینگ اسپرینگ» به دنیا آمد. پدرش «توماس لینکلن» و مادرش «ننسی هانکز» نام داشت و هر دو بی سواد بودند. آبراهام یک خواهر بزرگتر به نام سارا لینکلن داشت که در سال 1805 به دنیا آمد. برادر کوچک وی، توماس در اوان کودکی جان سپرد.
والدین آبراهام عضو کلیسای پروتستان بودند که به دلیل رد حمایت از برده داری، از کلیسای بزرگ جدا شده بود. وی از دوران کودکی برخورد زیادی با احساسات ضد برده داری داشت. با این وجود، هرگز به کلیسای پدر و مادرش و یا کلیساهای دیگر نپیوست. در سال 1816، زمانی که لینکلن 7 ساله بود، همراه با پدر و مادرش به بخش بری هند نقل مکان کرد. در این ناحیه، در کلبه‌ای چوبی و بدون در و پنجره زندگی می كردند كه کف آن پر از علف‌های وحشی بود. رختخواب‌هائی که تشک‌های آن را با برگ خشک پر کرده بودند، یک یا دو چهار پایه، یک میز و یک کتاب مقدس، همه اثاث و دارایی آنها را تشکیل می داد. او بعدها پی برد که این جابجایی بعضاً به دلیل برده داری و نیز به علت مشکلات اقتصادی موجود در کنتاکی صورت گرفته است. در سال 1818، مادرش در سن 34 سالگی و بر اثر عارضه ای جان باخت. اندک زمانی بعد، پدر لینکلن با سارا بوش جانستون ازدواج کرد. سارا، لینکلن را مانند بچه های خودش بزرگ کرد و در مقایسه لینکلن با پسر واقعی خودش چنین گفت : «هر دو بچه های خوبی بودند. اما اکنون که دیگر هیچکدام نیستند، باید بگویم که آبراهام بهترین پسری بود که در تمام عمرم دیدم » ( لینکلن، نوشته دیوید هربرت دونالد، 1995).
تحصیلات رسمی او احتمالاً فقط 18 ماه آموزش، آن هم به وسیله معلمان غیر رسمی بوده است. در واقع، او خود آموخته بود، هر کتابی كه می توانست، قرض می گرفت و می خواند. بر انجیل، آثار ویلیام شکسپیر، تاریخ انگلستان و تاریخ آمریکا کاملاً مسلط بود و خود شیوه ای بسیار ساده برای سخن گفتن برگزید که حضار را - که به سخنان پرطمطراق عادت کرده بودند - متحیر می ساخت. روزی کتابی کهنه و موش خورده از شرح زندگی واشنگتن بدست آورد، آنرا با دقت فراوان خواند و بقدری شیفته آن شد که شاید اساس فکری و شخصیت ترقی جوی آبراهام متاثر از آن باشد.
در ۱۸ سالگی، در دکانی کوچک مشغول به كار شد. در ۱۵ مایلی خانه‌اش، دادگاههائی در فصول معینی از سال تشکیل می‌گردید. لینکلن گهگاه صبح زود خود را به ‌آنجا می‌رسانید و پس از آنکه تمام روز خود را به شنیدن سخنان قاضیان و دادستان و متهمان می گذراند، شامگاهان به خانه باز می‌گشت. او کتاب « قانون اساسی تجدید نظر شده ایالت ایندیانا» را نیز برای مطالعه به عاریه گرفت. مدتی نیز به كمك برادر ناتنی خود، کشتی بی بادبان مسطح می‌ساخت و چون با دقت فراوان این کار را به انجام رسانید، صاحب کار، تصدی یک کارخانه و همچنین دکان بزرگی در نیوسالم را به او واگذار نمود. لینکلن با مشتریان رفتار خوبی داشت. یکبار از یک مشتری اشتباهاً حدود ۶ سنت اضافه گرفته بود، شب هنگام دو سه مایل راه رفت تا مبلغ مزبور را به مشتری پس بدهد.




لینكلن كه در خانواده ای فقیر پا به دنیا گذاشت، در تمام طول زندگیش با ناكامی مواجه شد. او در هشت دوره انتخابات شكست خورد و دو بار در كار تجارت ناكام ماند و به درهم ریختگی روانی دچار شد. بارها امكان داشت كه از همه چیز دست بشوید و تسلیم شود، اما چنین نكرد و بزرگترین رئیس جمهور در تاریخ آمریكا شد. لینكلن قهرمان بود و هیچ گاه اسیر یاس و ناامیدی نشد. وی در سال 1860 و در سن 51 سالگی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد و در سال 1865، در آغاز دومین دوره ریاست جمهوری خود به قتل رسید وی در این مورد بیان داشت:
« راهی خسته كننده و لغزنده بود، یك پایم لغزید و به پای دیگرم خورد تا آن را هم از راه رفتن باز دارد، ولی من به خود آمدم و گفتم این صرفاً لغزشی است، نه از پا افتادن».
آبراهام لینكلن پسر یك كفاش بود و زمانی كه رئیس جمهور آمریكا شد، طبعاً همه‎ اشراف زادگان سخت برآشفتند، و آزرده و خشمگین شدند.
در اولین روزی كه می‎رفت تا نطق افتتاحیه‎ خود را در مجلس سنای آمریكا ارائه دهد، درست موقعی كه داشت از جا برمی‎خاست تا به طرف تریبون برود، اشراف زاده ا‎ی بلند شد و گفت : « آقای لینكلن، هر چند شما بر حسب تصادف پست ریاست جمهوری این كشور را اشغال كرده‎اید، اما فراموش نكنید كه همیشه به همراه پدرتان به منزل ما می‎آمدید تا كفش‎های خانواده‎ ما را تعمیر كنید و در این جا خیلی از سناتورها كفش‎هایی به پا دارند كه پدر شما آن‎ها را ساخته است. بنابراین، هیچ گاه اصل خود را از یاد نبرید». این مرد فكر می‎كرد با این كار او را تحقیر می‎كند؛ اما انسان‎های عالیقدر فراتر از تحقیرند. آبراهام لینكلن گفت :
« من از شما سپاسگزارم كه درست پیش از ارائه اولین خطابه‎ام به مجلس سنا، مرا به یاد پدرم انداختید. پدرم چنان طینت زیبایی داشت، چنان هنرمند خلاقی بود كه هیچ كس قادر نبود كفش‎هایی به این زیبایی بدوزد. من خوب می‎دانم كه هر كاری هم انجام دهم، هرگز نمی‎توانم آن قدر كه او آفرینش‎گر بزرگی بود، رئیس جمهور بزرگی باشم. من نمی‎توانم از او پیشی بگیرم. در ضمن، می‎خواهم به همه‎ شما اشراف زادگان خاطر نشان سازم، اگر كفش‎های ساخت دست پدرم پاهایتان را آزار می‎دهد، من هم این هنر را زیر دست او آموخته‎ام. البته من كفاش قابلی نیستم، اما حداقل می‎توانم كفش‎هایتان را تعمیر كنم. كافی است به من اطلاع بدهید تا خودم شخصاً به منزلتان بیایم ».
سكوتی سنگین بر فضای مجلس حكمفرما شد.
لینكلن تلاش بسیاری برای لغو بردگی نمود و تصمیم گرفت تا برده فروشی را بطور قطع براندازد. وی در 23 سپتامبر 1862به اعضای کابینه گفت، من با خدای خود عهد کرده‌ام که این عمل را انجام دهم و به دنبال آن، اعلامیه آزادی را صادر نمود که به موجب آن، چهار میلیون برده آزاد می شدند. این اقدام لینكلن، بزرگترین حادثه قرن نوزدهم به شمار می‌رود.
در 14 آوریل 1865 ( ساعت 10 و چند دقیقه شب )، پنج روز پس از پایان جنگ داخلی 4 ساله آمریكا، آبراهام لینكلن رئیس جمهوری وقت این كشور در جایگاه شماره 7 تماشاخانه فورد در مركز شهر واشنگتن هدف گلوله « جان ویلكس بوث John Wilkes Booth » یك بازیگر 26 ساله تئاتر و از هواداران كنفدراسیون آمریكا ( طرفداران كاهش قدرت دولت مركزی ــ جنوبی ها ) قرار گرفت و چند ساعت بعد ( ساعت 7 و 22 دقیقه بامداد 15 آوریل ) درگذشت. ضارب موفق شد از پنجره فرار كند و با اسبی كه از قبل زیر پنجره آماده بود، از محل دور شد. وی پس از تیراندازی به لینكلن، كه در كنار همسرش نشسته بود و صحنه را تماشا می كرد، فریاد زد : جنوب انتقام گرفت. بوث از فاصله یك متر و نیمی تنها یك گلوله به پشت جمجمه لینكلن شلیك كرده بود.




آفلاین آزاده پرتو

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #2 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۸:۳۳ »
ممنون از حسن توجه وتكميل بيوگرافي اين شخصيت
خدایا بفهمانم بی تو چه میشوم ، ولی نشانم نده
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد ...
http://irmeta.com/meta/index.php?action=sgroups;sa=view;gid=46

آفلاین hamid.bnd

  • کاربر نیمه فعال
  • **
  • تعداد ارسال: 74
  • متا امتیاز 19610 تومان
  • لیست کدهای من
  • تشکر و اهداء امتیاز به hamid.bnd
  • رای برای مدیریت : 0
  • شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
  • تخصص: حسابداری
  • سمت: حسابدار
  • سپاس شده از ایشان: 4
  • سپاس کرده از دیگران: 0
xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #3 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۷:۳۹ »
سلام
ممنون از خانم پرتو و استاد احسانی
بسار اموزنده و پر محتوا بود
انسانهای بزرگ هرگز ناامید نمی شوند زیرا بر این باورند:
" یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت "

آفلاین hamid.bnd

  • کاربر نیمه فعال
  • **
  • تعداد ارسال: 74
  • متا امتیاز 19610 تومان
  • لیست کدهای من
  • تشکر و اهداء امتیاز به hamid.bnd
  • رای برای مدیریت : 0
  • شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
  • تخصص: حسابداری
  • سمت: حسابدار
  • سپاس شده از ایشان: 4
  • سپاس کرده از دیگران: 0
xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #4 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۳:۴۹ »
مطالبی در رابطه با آبراهام لینكلن و جان اف كندی 2 رئیس جمهور آمریكا در مباحث فراماسونری ...
آبراهام لینکلن در سال 1846 به سنا را یافت
جان. اف. کندی در سال1946 به سنا راه یافت
آبراهام لینکن در سال 1860 به ریاست جمهوری انتخاب شد
جان. اف. کندی در سال 1960 به ریاست جمهوری انتخاب شد
هر دو توجه خاص به حقوق بشر داشتند.
همسر هر دو در زمان زندگی در کاخ سفید فرزندشان را ازدست دادند
هر دو رئیس جمهور در روز جمعه ترور شدند
تیر به سر هر دو رئیس جمهور اصابت کرد
اسم منشی لینکلن کندی بود
اسم منشی کندی لینکلن بود
هر دو توسط جنوبی ها ترور شدند
جانشین هر دو یک جنوبی به نام جانسون بودند
اندرو جانسون که جانشین لینکلن شد در سال 1808 به دنیا آمده بود
جان ویلکس بوتس که لینکلن را ترور کرد متولد 1839 بود
لی هاروی اسوالد که کندی را ترور کرد متولد 1938 بود
هر دو تروریست دارای نام سه کلمه ای بودند
نام هر دو از 15 حرف تشکیل شده بود
لینکلن در تآتری به نام فورد ترور شد
کندی در اتومبیلی به نام لینکلن ساخت کارخانه فورد ترورشد
لینکلن در تآتر ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک انبار مخفی شد
کندی از داخل یک انبار ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک انبار مخفی شد
و هر دو تروریست قبل از محاکمه ترور شدند
انسانهای بزرگ هرگز ناامید نمی شوند زیرا بر این باورند:
" یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت "

آفلاین A.Ehsani

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #5 : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۲۱:۱۸:۳۱ »
سلام

بررسی خیلی جالبیه و این نوع دقت و توجه واقعا" یک هنره....

اما من متوجه ارتباط فرماسونری با این موضوع نشدم . به نظر من این دو انسان تفاوتهاشون مثل شب وروز است دلایل ترور هم خیلی متفاوت بوده اولی بخاطر حذف قانون برده داری دومی بخاطر شکست آدم کشی در ویتنام خیلی فرقه .

آفلاین hamid.bnd

  • کاربر نیمه فعال
  • **
  • تعداد ارسال: 74
  • متا امتیاز 19610 تومان
  • لیست کدهای من
  • تشکر و اهداء امتیاز به hamid.bnd
  • رای برای مدیریت : 0
  • شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
  • تخصص: حسابداری
  • سمت: حسابدار
  • سپاس شده از ایشان: 4
  • سپاس کرده از دیگران: 0
xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #6 : ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۴۶:۰۸ »


سلام
رابطه ماسونی اینه که از بین 3 رییس جمهوری که ماسونی نبودن 2 نفر ترور شد در حالی که روسای جمهور ماسونی هیچ یک نشدند.ماسونر ها سخت نماد گرا هستند که از رابطه های بالا نیز مشخص است.
انسانهای بزرگ هرگز ناامید نمی شوند زیرا بر این باورند:
" یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت "

آفلاین A.Ehsani

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #7 : ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۳:۵۴ »
سلام

ممنونم از توضیحات شما. تا جائی که اطلاع دارم ماسونها حتی زنشون هم از عضویت آنها مطلع نیست نمیدانم این مدارک چطور فاش شده که لینکلن ماسونی است اگر اینطور هست یعنی ماسونها طرفدار حقوق بشر هستند و برده داری رو لغو میکنند؟
من خودم بدون مدرک هیچ وقت چیزی نمیگم چون باید جوابگو باشم.

آفلاین hamid.bnd

  • کاربر نیمه فعال
  • **
  • تعداد ارسال: 74
  • متا امتیاز 19610 تومان
  • لیست کدهای من
  • تشکر و اهداء امتیاز به hamid.bnd
  • رای برای مدیریت : 0
  • شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
  • تخصص: حسابداری
  • سمت: حسابدار
  • سپاس شده از ایشان: 4
  • سپاس کرده از دیگران: 0
xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #8 : ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۲:۵۲ »

سلام
رابطه ماسونی اینه که از بین 3 رییس جمهوری که ماسونی نبودن 2 نفر ترور شد در حالی که روسای جمهور ماسونی هیچ یک نشدند.ماسونر ها سخت نماد گرا هستند که از رابطه های بالا نیز مشخص است.
جناب احسانی ظاهرا بد عرض کردم گفتم همه روسای جمهور آمریکا عضو ماسون بودن به جز 3 نفرشان : 1- آبراهام لینکلن 2- جان اف کندی 3- اولیس گرانت که 2 نفر از ضد ماسونها ترور شدن.
البته بنده هیچ اطلاعاتی نسبت به ماسونها ندارم این مطالب هم جایی خوندم دیدم مرتبط گذاشتم.
جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا عضو گروه ماسونی اسکلت و جمجمه بود.
رئیس جمهور کنونی آمریکا یعنی باراک اوباما نیز در سال 2008 در رقابت های انتخاباتی ایالات متحده در اجلاس گروه ماسونی بیلدربرگ شرکت کرد.
 البته بنده هم اطلاعاتی نسبت به ماسونها ندارم این مطالب هم جایی خوندم دیدم مرتبط گذاشتم.
انسانهای بزرگ هرگز ناامید نمی شوند زیرا بر این باورند:
" یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت "

آفلاین A.Ehsani

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #9 : ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۳:۴۴ »
سلام

ببخشید که شما درست توضیح دادید بنده درست برداشت نکردم. بازهم تشکر بخاطر توضیحات خوب شما قطعا" جایگاه ریاست جمهوری امریکا در چنگ این گروه هاست.

آفلاین آزاده پرتو

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #10 : ۲ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۷:۰۸ »
اطلاعات متفرقه در مورد زندگی لینکلن


    * قد لینکلن ۱۹۲ سانتیمتر بود و بنابراین بلند قدترین رئیس جمهور در تاریخ آمریکاست.


    * طبق یک روایت، مخالف لینکلن در انتخابات سنای ۱۸۵۸، استفان داگلاس، لینکلن را «دو رو» خوانده بود . به محض شنیدن این مسئله، لینکلن با شوخی گفت: اگر من روی دیگری داشتم واقعاً فکر می‌کنید با این رو ظاهر می‌شدم؟


    * می‌گویند یک بار زمانی که لینکلن مرد جوانی بود به سر و وضع خود در آینه نگاهی انداخت و گفت: «اِبی، این واقعیت دارد، تو زشت‌ترین مرد جهان هستی، اگر زمانی فردی را زشت تر از تو ببینم بی شک در جا او را به ضرب گلوله می‌کشم. شکی نیست که این کار را لطفی در حق آن فرد می‌دانم».


    * براساس توصیفاتی که در مورد لینکلن نوشته شده، گمان می‌رود که از دههٔ ۱۸۶۰ به سندرم مارفان مبتلا بوده‌است و گواه آن این است که از تمامی افراد آن زمان بسیار بلندتر بود، پاهای بلندی داشت و فرم سینه اش غیر عادی بود و مفاصل شل و نرمی داشت.


    * لینکلن در تمام عمرش از افسردگی بالینی رنج برد. در طی یک دورهٔ بسیار سخت که به علت مرگ نامزدش بود، در سال ۱۸۳۵ دوستان صمیمی اش از ترس اینکه مبادا او دست به خودکشی بزند همواره مراقبش بودند.

یکبار در دوران ریاست جمهوری اش ، افسردگی اش آنقدر شدت یافت که در بستر با اعضای کابینه اش دیدار کرد. او همچنین مدام کابوس می‌دید. چند سالی لینکلن برای کاهش افسردگی اش قرص مصرف می‌کرد.

مهم‌ترین ماده این قرصها عنصر جیوه بود که ماده‌ای سمی است. برخی از تاریخ نویسان هم اکنون بر این باورند که علت رفتار عجیب و غریب لینکلن در سالهایی که این دارو را مصرف می‌کرده مسمومیت جیوه بوده‌است . پس از اینکه رسماً کار ریاست جمهوری را آغاز کرد مصرف این قرصها را کنار گذاشت و طبعاً رفتارهایش نیز بهبود یافت.

گزارش‌هایی که از رفتار او می‌دهند با عوارض ناشی از مسمومیت جیوه همخوانی دارد. با این حال بدون دسترسی به نمونه موی لینکلن در طی دوره‌ای که به این قرص را مصرف می‌کرده، نمی‌توان این فرضیه را رد یا تایید کرد.


    * او یکبار در مورد یکی از کابوسهای مکرر و فراموش نشدنی اش با یکی از دوستانش صحبت کرد. او گفت کابوس می‌بیند که در میان جمعیتی ماتم زده و عزادار است که در اطراف قطاری جمع شده‌اند و وقتی از زنی ماتم زده و سوگوار می‌پرسد چه اتفاقی افتاده زن جواب می‌دهد: رئیس جمهور را کشتند، او مرده.


    * لینکلن به خاطر سخنرانیها و صحبتهایش مشهور است، یک نمونه کوتاه آن این است: «هیچ کس حافظه اش آنقدر خوب نیست که دروغ گوی خوبی باشد».


    * در سال ۱۸۶۵، لینکلن از طرف انجمن بین‌المللی کارگران نامه‌ای دریافت کرد که انتخاب مجدد او را تبریک گفته بودند و موضع ضد برده داری او را ستوده بودند. این نامه به قلم کارل مارکس بود.


    * لینکلن و زکریا تیلور هر دو از نسل کلنل ریچارد لی از خانواده‌ای در ویرجینیا بودند.
 


 
خدایا بفهمانم بی تو چه میشوم ، ولی نشانم نده
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد ...
http://irmeta.com/meta/index.php?action=sgroups;sa=view;gid=46

آفلاین آزاده پرتو

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #11 : ۲ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۸:۵۹ »
جملاتی قصار از آبراهام لینکلن

* آزادی یعنی اینکه می خواهم نه برده باشم و نه برده دار

* مردم حق دارند درهر کجای دنیا که باشند دربرابر حکومتی که نمی خواهند بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی را که خود لایق خود می دانند بر پا کنند . این "حق " تنها نیرویی است که می تواند همه جهان را آزاد کند

* کسی که "امروز " از " دیروز" آگاهتر نباشد انسان خردمندی نیست

* در بین مردم ما کم نیستند کسانی که به وجود کشورمان افتخار می کنند . اما ما در تلاشیم نسلی از مردمی را بسازیم که کشورمان به وجودشان افتخار کند

* گامهای من رو به جلو همواره آرام بوده اند . این را خودم می دانم . اما هرگز هیچ گامی را رو به عقب برنداشته ام

* کسی که بسیار می خواند و بسیار می داند اما - به هردلیل - وارد کارزار مبارزه برای آزادی نمی شود مانند فروشگاهی بسیار بزرگ و مملو از کالاست که روی درش نوشته باشند " تعطیل است "

* هرگاه کسی برای دفاع از حقش برخاست تو هم با او برخیز . اگر بنشینی " حق" را تنها رها کرده ای نه برپاخاسته را

* اندکی از مردم را می توان برای همیشه فریب داد . همه مردم را نیز می توان برای مدت اندکی فریب داد . اما نمی توان همه مردم را برای همیشه فریب داد
 

 
خدایا بفهمانم بی تو چه میشوم ، ولی نشانم نده
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد ...
http://irmeta.com/meta/index.php?action=sgroups;sa=view;gid=46

آفلاین مرداس

xx - هرگز جا نزنيد - متا
پاسخ : هرگز جا نزنيد
« پاسخ #12 : ۲ خرداد ۱۳۹۱ - ۲۱:۰۲:۱۰ »
مایكل شوماخر چندین سال متوالی در مسابقات رالی در دنیا اول شد. وقتی رمز موفقیتش را پرسیدند، در جواب گفت:
  تنها رمز موفقیت من این است كه زمانی كه دیگران ترمز می گیرند، من گاز می دهم.
  مطالعه کن وقتی که دیگران در خوابند.
  تصمیم بگیر وقتی که دیگران مـُرددند.
  خود را آماده کن وقتی که دیگران در خیال پردازیند.
  شروع کن وقتی که دیگران در حال تعللند.
  کار کن وقتی که دیگران در حال آرزو کردنند.
  صرفه جویی کن وقتی که دیگران در حال تلف کردنند.
  گوش کن وقتی که دیگران در حال صحبت کردنند.
  لبخند بزن وقتی که دیگران خشمگینند.
  پافشاری کن وقتی که دیگران در حال رها کردنند.

 راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است، موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن.


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter
 

anything