Google


normal_post - زندگی عاشقانه به دو روش ساده ! - متا نویسنده موضوع: زندگی عاشقانه به دو روش ساده !  (دفعات بازدید: 2465 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

آفلاین سـتـایـش

xx - زندگی عاشقانه به دو روش ساده ! - متا
زندگی عاشقانه به دو روش ساده !
« : ۳۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۰۹:۳۷:۵۷ »


زندگی عاشقانه به دو روش ساده !


به گفتگوی زیر توجه کنید ، قبل ازآن که ادامه مقاله را مطالعه نمایید ، از خودتان بپرسید : آیا در زندگی شماهم مانند این گفتگو ها هست ؟ آیا تاکنون در باره حقوق زناشویی خودتان، با همسرتان بحث وگفتگوکرده اید ؟ اگر پاسخ پرسش ها مثبت است؛با مطالعه مقاله ،به کمک دوکلید طلایی ، در زندگی زناشویی ، دریچه خوشبختی را به روی خود وهمسرتان ،باز نمایید ؛ تا در کنار همسرتان ، به خوبی زندگی نمایید ودر آخرت از ثواب های همسرداری برخوردار شوید.



زن : آقای مشاور شوهر من ، درزندگی زناشویی هیچ گاه حق من را ادا نمی کند !

مشاور : یعنی چی ؟

زن : کمتر به احساسات من توجه می کند ، هیچ وقت از کلمات عاطفی استفاده نمی کند ، اصلاً من را دوست ندارد !

مرد : آقای مشاور نخیر ایشان است که حق من را رعایت نمی کند !

مشاور: یعنی چی ؟

مرد : به من احترام نمی گذارد وبه حرف من گوش نمی دهد !

زن : خب اول تو به احساسات من توجه کن تا من به تو احترام بگذارم !

مرد : چگونه وقتی تو به من احترام نمی گذاری ، عاشقانه صحبت کنم !



*******



به نظر شما در مشاجره بالا چه کسی درست می گوید ؟ خانم یا آقا ؟

به نظر می رسد هردو درست می گویند ، هردو، حق خود را از طرف قابل مطالبه می کنند ؛ شما فکر می کنید این دو با چنین گفتگو به نتیجه خوبی می رسند ؟

هر کدام از این زن ومرد ، انجام وظیفه خود را منوط به اخذ حق خودش کرده است،آیا آنها به حقوق خود می رسند ؟ آیا با این گونه گفتگوی به زندگی آرام وعاشقانه دست خواهند یافت ؟ به نظر شما چه باید کرد تا هردو به حقوق خود برسند ،تا دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند؟

با کمی دقت و تأمل ، پاسخ پرسش های فوق منفی است ، این زن وشوهر، به نتیجه مثبت و سازنده نخواهند رسید ؛ و حداقل به طلاق عاطفی می رسند ! چه باید کرد ؟ این زن وشوهر چگونه به حقوق خود برسند ؟

این زن وشوهر با مطالبه حقوق یکدیگر ، دائم از هم ایراد می گیرند. برای برآورده نشدن حقشان، همدیگر را مورد سرزنش قرار می دهد؛ که این کار موجب دوری از یکدیگر می شود .

زن ومرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو به حقوقشان برسند ودارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند

اگر هر کدام به عوض مطالبه حقشان ، به فکر انجام تکلیف و وظیفه اش نسبت به همسرش باشند ؛ این عمل علاوه برآن که محبت همسرشان را جلب می نمایند،حقوق طرف مقابل خود را ادا نموده است. به عبارت دیگر انجام تکلیف و وظیفه زن، حق شوهر است ؛وبالعکس انجام تکلیف و وظیفه شوهر ، حق زن می باشد.

اولین کلید طلایی خوشبختی

زن و مرد هر کدام سعی کنند که تکلیف و وظیفه خودشان را انجام دهند ، تاهر دو به حقوقشان برسند و دارای زندگی شیرین وعاشقانه داشته باشند.

آقای مشاور،من تکالیف ووظایفم را انجام می دهم،ولی شوهرم هیچ گاه تکلیفش را انجام نمی دهد؛من خسته شده ام ! ومن به بن بست رسیده ام ! من می دانم که این کار هم هیچ فایده ای ندارد ! آقا شوهرم عوض نمی شود.

در کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این سؤال را بکن « من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست

دارد ؟!!»

اما کلید دوم خوشبختی


در کمبود های زندگی زناشویی ، قبل از آن که به همسرت اعتراض کنی ،از خودت این سؤال را بکن «من چکار کرده ام که همسرم بامن این گونه رفتار نادرست دارد ؟!!»

توضیح آن که درکمبود ها واختلافات زناشویی ، ابتدا نگاه کنیم که «من چه اشکالی در همسر داری دارم؟! » ، آن را شناسایی کرده و در رفع آن کوشش نماییم . این نوع نگاه اولاً ایجاد تشنج در خانواده نمی کند ؛ ثانیاً من خودم را نسبت به همسرم طلبکار نمی دانم، بلکه خودم را نسبت به او بدهکارمی دانم؛ این موضع گیری در اصلاح بسیار مؤثر است.

در روان شناسی، این گونه افراد را دارای « کنترل درونی » می دانند ، این افراد همواره موفق بوده و رشد می کنند، ولی افرادی دارای « کنترل بیرونی » هستند ، همواره به دنبال آن هستند که دیگران تغییر کنند تا آنها تغییر کنند.



بر اساس نظریه جولین راتر به طور کلی افرادرا به دو دسته می توان تقسیم کرد : افراد دارای کنترل درونی وافراد دارای کانون کنترل بیرونی .

افرادی که کانون کنترل درونی هستند : مسؤلیت رفتار ها، شکست ها وپیروزی هایشان را خود بر عهده می گیرند

اما بر عکس هنگامی که انسان به کنترل بیرونی معتقد باشد: احساس می کند که فقط دیگران یا محیط بیرون توان ارزیابی رفتار های او ویا مسؤلیت رفتارها ، شکست ها وپیروزی های اورا بر عهده دارد وخود او هیچ نقش مؤثری ندارد

درونی ها وقتی با رویدادهای تنش زای زندگی روبه رو می شوند ، برای مقابله با آن ،تمایل دارند که خودشان با روش مسئله گشایی با رویدادهای تنش زای در معرض کنترل مقابله کنند ،در حالی که بیرونی ها عمدتاً حتی نسبت به رویدادهای قابل کنترل ، از طریق آرزومندانه وانتظار از دیگران واکنش نشان می دهد.

Linkback: https://irmeta.com/meta/b1606/t8401/

آفلاین A.Ehsani

xx - زندگی عاشقانه به دو روش ساده ! - متا
پاسخ : زندگی عاشقانه به دو روش ساده !
« پاسخ #1 : ۳۱ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۰:۲۶ »
سلام

تشکر میکنم بخاطر مطالب جالب و میشه گفت بجای شما همکار گرامی.

به اعتقاد من اگر مقایسه ای بین ارتباط زناشوئی بیش از 3دهه پیش با حالا بکنیم شاهد تغییرات اساسی در این مشاهدات خواهیم شد. اگر خیلی ساده بخوام عرض کنم عشق و محبت از کانون خانواده های جدید رخت بر بسته.
این چیزی بود که 20 سال پیش در مقالات خارجی میخواندیم که خارجی ها گریبانگیر این معضل شده اند. گویا موج صنعت انسانها را بی روح میکند. اما فقط بحث صنعت نیست.
انسانها گزینه های بسیار ساده و مختصری داشتند و گاها زن وشوهر ها حتی تا شب عروسی همدیگر رو ملاقات هم نکرده بودند اما چنان به هم وابسته میشدند و عشق میورزیدندکه گویا فرشته های آسمانی در زمین زندگی میکنند که نمونه های آن در میان پدربزرگ و مادربزرگها بازهم پیدا میشود.
به نظر من ارتباطات و بسیاری از عوامل باعث میشود زن و شوهر ها نسبت به هم سرد میشوند و یک زندگی ساده قدیمی که حالا بحث چشم وهم چشمی باعث شده است ساعتها مردو زن همدیگر رو نبینند و برعکس به جای همسر با مردم در ارتباط باشند خستگی مفرط و عدم رابطه چشمی باعث بروز چنین مشکلاتی میشود. متاسفانه به اعتقادبنده اساس و پایه اکثر خانواده بسیار سست و آسیب پذیر است .

تمام مواردی که شما فرمودید فقط بهانه است در اصل وقتی دوست داشتن باشد بخشش و گذشت هم بدنبال او راهی است.

آفلاین سـتـایـش

xx - زندگی عاشقانه به دو روش ساده ! - متا
پاسخ : زندگی عاشقانه به دو روش ساده !
« پاسخ #2 : ۱۲ مهر ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۱:۲۶ »
سلام. از توجه شما ممنونم. چیزی که شما بهش اشاره کردید میگن طلاق عاطفی. اینکه بعضی از زن و شوهرها در کنار هم زندگی می کنند اما از نظر عاطفی از هم جدا هستند.

[spoiler]درحالي که امروزه بيشتر ازدواج ها با عشق صورت مي گيرد و هر دو طرف قصد دارند به يکديگر و تعهداتشان در مقابل هم احترام بگذارند، اما درطول زمان مسائلي پيش مي آيد که مي تواند به جدايي، يا يک زندگي مشترک بدون احساس، عشق و همراهي منجر شود.

 علي رغم کوشش هاي همسران - بيشتر به خاطر وجود بچه ها- براي نرسيدن به مرحله جدايي، بسياري از پيوندهاي زناشويي عاشقانه به طلاق رسمي و درصد بالايي از مابقي نيز به طلاق عاطفي منتهي مي شود. بيشتر اوقات ويژگي هاي فردي باعث اختلاف مي شوند و گاهي هيچ کدام از طرفين حاضر نيست که به خاطر حفظ بنيان خانواده خود را تغيير بدهد، پس داستان ادامه پيدا مي کند و منجر به کشته شدن عشق شده و جدايي به دنبال دارد. ويژگي هاي فردي که در امر زناشويي نقش منفي دارند درمطلب زيرکه برگرفته از سايت تبيان مي باشد، آمده است.

1 ) خست: يکي از مواردي که زندگي زناشويي را سخت و مشکل مي سازد; خست است. در اين مورد سه حالت اتفاق مي افتد; نخست وضعيتي که زن و مرد هر دو خسيس هستند که در اين حالت مشکل رواني ندارند; ولي زندگي مرفهي نخواهند داشت. دو حالت ديگر آن است که زن يا مرد خسيس باشند. در اين دو حالت زندگي هم از نظر رواني و هم از نظر رفاهي براي دو طرف شرايط سختي خواهد داشت.

2 ) عصبانيت: زن يا مرد عصباني زندگي را بر ديگري دشوار مي سازد. حساسيت هاي بي مورد و پرخاش و توهين و بي احترامي صفات مذمومي هستند که علاوه بر آنکه طرف مقابل را ناراحت مي کنند، به خود شخص نيز زيان مي رسانند. در چنين مواقعي بايد آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور ديگري جلب نمود و براي پالايش رواني او گفتگويي دو نفره انجام داد تا وي با بيان ناراحتي ها آرام گيرد.

3 ) دورويي: زن و مردي که با دو شخصيت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن يک رنگ نباشند; زندگي مطلوبي نخواهند داشت. زندگي اي که در آن صداقت و صميميت نباشد; اعتماد و اطمينان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل رواني بر آن حاکم خواهد بود.

4 ) دروغ: فرد دورو کسي است که تظاهر به نيکوکاري و پاکدامني مي کند ولي در باطن طور ديگري مي باشد; اما دروغگو کسي است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعيت را تحريف مي کند و بنا به ميل خود کردار و رفتارش را تنظيم مي نمايد. دروغ نيز مانند دورويي بنيان خانواده را متزلزل مي کند و اعتماد را از بين مي برد.

5 ) پنهان کاري: پنهان کاري عبارت از آن است که يکي از زوجين بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غياب او مبادرت به انجام اعمالي بنمايد و اين اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنين رفتاري ولو به نفع خانواده باشد، اعتماد را از بين مي برد. گاه اين گونه رفتارها در جهتي است که فرد به نفع خود و يا خويشاوندان نسبي و به ضرر همسر و زندگي مشترک انجام مي دهد. اين گونه اعمال بتدريج بنيان خانواده را به هم مي ريزد، هر يک از زوجين را نسبت به رفتار ديگري بدبين و ناراحت مي نمايد و به عکس العمل وا مي دارد.

6 ) پرخاشگري و خشونت: پرخاشگري به رفتاري اطلاق مي شود که «هدفش اعمال صدمه و رنج» باشد. مثلا زني که غذاي مورد علاقه شوهرش را نمي پزد و يا آن را مي سوزاند، يا شوهري که از زنش مرتبا انتقاد مي کند و به او غر مي زند. هر يک از اين رفتارها بخشي از عناصر يک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشيدگي بنياد زندگي زناشويي مي گردد. خشونت و عکس العمل هاي زننده و شديد چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعيف مي نمايد و زندگي را براي هر دو مشکل مي سازد. در خانواده اي که خشونت حاکم است، عاطفه و رفتار انساني رخت برمي بندد و محيط تربيتي نامناسبي از نظر تربيت فرزندان ايجاد مي شود.

7 ) لجاجت: از ديگر عوامل بنيان کن در خانواده لجاجت است. اين حالت بين زن و مرد زياد ديده مي شود و گاه به جايي مي رسد; که حرکات لجوجانه به شکستن وسايل خانه منتهي مي گردد. چنانچه اين حالت، وضعيت افراطي به خود بگيرد، چه بسا به طلاق و از هم پاشيدگي خانواده منتهي گردد.

8 ) خودبيني و تحقير ديگري: خودبيني يا تصوير ذهني هر کس از شخصيت خويش، از مجموع تصورهاي او درباره توانايي ها، احساس ها، انديشه ها، آرزوها، داوري ها و کوشش هاي وي تشکيل مي شود. معمولا کساني که خود کم بين هستند، گرفتار عقده حقارت هستند و خود را کمتر، بي مقدارتر و زبون تر از ديگران احساس مي کنند; افرادي که دچار خود بزرگ بيني هستند; مبتلا به تکبر، نخوت، خودستايي و جاه طلبي اند; چنين افرادي سعي مي کنند با تحقير ديگران، بزرگ نمايي کنند. زن يا شوهري که بخواهد همسر خود را تحقير کند و خود را بالاتر احساس کند و خوبي هاي خود را به رخ ديگري بکشد، با دست خود تيشه به ريشه زندگي زناشويي خويش مي زند.

9 ) بي انضباطي: مرد يا زني که اساس رفتار خود را بر بي انضباطي قرار دهد، مورد اعتراض همسر خود قرار مي گيرد. گاه بي انضباطي منجر به بي اعتمادي مي شود و گرمي و شادماني را از خانواده مي گيرد. مردي که شب دير به خانه مي آيد و زماني را براي تفريح، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمي گيرد، موجبات نارضايتي خانواده خود را فراهم مي آورد.

وجوهي از اختلاف هاي زناشويي

تفاوت هاي فردي يک اصل مسلم غير قابل انکار است که براي نظام اجتماع و طبيعت ضروري است. به پيروي از اين اصل طبيعي، بين زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زماني که اين اختلاف ها فاصله زيادي نداشته باشد و با گذشت و چشم پوشي هماهنگ شود، مشکلي ايجاد نمي کند. مواردي از اختلاف هايي که ممکن است، منجر به ناهمنوايي و ناسازگاري شود، عبارت است از:

1 ) اختلاف در خواسته ها: يکي از عواملي که در انتخاب همسر و زندگي زناشويي بايد مورد توجه قرار گيرد، خواسته هاي زن و شوهر است. زن يا شوهري که داراي خواسته هاي ايده آل و متفاوت از ديگري باشد و در تعديل آن اقدام نکند; احتمال ناسازگاري در زندگي زناشويي از اين جهت وجود خواهد داشت.

2 ) اختلاف درسليقه ها و علاقه ها: وجوداختلاف سليقه و علاقه در افراد طبيعي است; ولي چنانچه در برنامه هاي زندگي خانوادگي، اين اختلاف درجهت هماهنگي بين زن و شوهر تعديل نشود; احتمال آن دارد که به ناسازگاري منتهي گردد.

3 ) اختلاف در ديدگاه ها: انسان موجودي است با آرزوهاي نامحدود، او هر چه بيشتر داشته باشد; بيشتر هم مي خواهد و برآورده شدن هر نيازي به جاي کاستن از آرزوهاي انسان، نيازهاي تازه اي را هم برمي انگيزاند. چنانچه زن و شوهري با ديدگاه ها و آرزوهاي متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد; نتوانند درزندگي زناشويي خود هماهنگي ايجاد کنند، زندگي شاد و موفقي را نخواهند داشت.

4 ) اختلاف در خلق و خوي: بعضي افراد عصباني، خشن، متکبر، خودخواه، از خود راضي و بعضي داراي روحيه اي گرم، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست مي باشند; بنابراين توافق اخلاقي در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.

5 ) اختلاف در ميزان هوش: اختلاف سطح هوشي همسران نسبت به يکديگر، ممکن است در زندگي زناشويي آنان مشکلاتي ايجاد نمايد. بنابراين در نظر گرفتن بهره هوشي و اختلاف سطح معقول در اين زمينه خالي از اهميت نيست.

6 ) اختلاف در ابعاد معنوي: مرد و زني که از نظر رعايت و پايبندي به امور معنوي اختلاف سطح دارند، زندگي بي دغدغه اي نخواهند داشت. بنابراين در امر ازدواج بعد اعتقادي به ويژه جنبه هاي معنوي آن بايد مورد توجه خاص قرارگيرد.

گفتگوي سالم در اختلافات خانوادگي

در تمام زندگي هاي زن و شوهري اختلافاتي از کوچک تا بزرگ وجود دارد که بعضي از اين اختلافات هر چند کوچک متاسفانه به طلاق ختم مي شود. آيا نمي توان با راه حلي بسيار ساده پشت اين معضل جامعه، که درحال به دست آوردن رکوردهاي بيشماري مي باشد و پله هاي ترقي! را يکي يکي پشت سر مي گذارد را به خاک بماليم و ديگر شاهد پيشروي اين آمار به طرف بالا نباشيم. آيا قبل از طلاق و شايد حتي خيلي قبل تر از آن با خود فکر کرده ايد که چطور مي توان با راه هايي به سادگي آب خوردن از نابودي خانواده تان جلوگيري کنيد. اين سوال را از زن و شوهرهايي مي پرسيم که بدون توجه به نابودشدن اول خودشان بعد زندگي مشترکشان و سوم نسل بعد از خود به طلاق فکر مي کنند و باعث بالارفتن آمار طلاق مي شوند. در زندگي زناشويي معمولا دلخوري ها، رنجش ها، شکايت ها و مشاجره هايي ديده مي شود. آنچه مهم است اين نکته مي باشد که زن و شوهر چگونه و به چه نحوي با يکديگر در مورد رنجش ها صحبت مي کنند. مطمئنا رعايت نکات ذيل به سلامت گفتگوي آنها کمک مي کند. در ضمن اين چند نکته مي تواند کليد طلايي رسيدن به گفتگويي سالم و آرام باشد.

 1 ) پيش از بيان دلخوري به همسر، ابتدا کل ماجرا را روي کاغذ بنويسيد. زيرا نوشتن، هم باعث آرامش نسبي شما مي شود، هم سهم خودتان از دلخوري مشخص مي گردد و درعين حال با يادآوري ماجرا، به علت هاي آن بهتر واقف مي شويد.

2 ) پيش از صحبت و گفتگو سعي کنيد خود را به جاي همسرتان بگذاريد.

3 ) پيش از صحبت با همسرتان هرگز موضوع را با ديگران مطرح نکنيد، زيرا ديگران ممکن است بدون توجه به علت موضوع پيش داوري و قضاوت کنند.

4 ) در ابتداي صحبت تاکيد کنيد قصد شما از مطرح کردن رنجش، رسيدن به حسن تفاهم است.

5 ) سعي کنيد هنگام صحبت به نکات مثبت کارهاي اخير همسرتان اشاره کنيد.

6 ) سعي کنيد در هنگام گفتگو هرگز خشمگين نشويد.

7 ) تاکيد کنيد ممکن است مقصر اين ماجرا خودتان باشيد.

8 ) به اشتباهات خودتان هم اشاره کنيد و از همسرتان عذرخواهي کنيد.

9 ) ضمن حل مساله حرف هايتان را با زخم زبان، کنايه و تحقير بيان نکنيد.

10 ) مانع حرف زدن همسرتان نشويد و فرصت دهيد تا او هم اظهار نظر کند.[/spoiler]

نقل قول
طلاق عاطفی عبارت از یک وضعیت یا طرز تلقی است بین زن و شوهر رسمی که روابط ایشان دچار اختلال شده، سرمایه عاطفی- بین شخصی آنان به حالت انفعالی درآمده و سپس به فقر عاطفی میل می‌کند و پیوند همسری و همسرایی‌شان به گسست، جدا سری و بالاخره به طلاق عاطفی می‌انجامد. با این تعریف به نشانه‌شناسی طلاق عاطفی می‌توان پی برد؛

به نظر من هم ، چشم هم چشمی ها و ارتباطات بیشتر باعث این مشکل میشه. اما در آخر من معتقدم دوست داشتن زمانی بوجود میاد که دو طرف از خود گذشتگی و ایثار داشته باشن. در واقع وقتی دو نفر برای ازدواج بله میگن دیگه "من " نیستند . باید از بعضی خود خواهی هاشون بگذرند . برای بهتر شدن زندگیشون تلاش کنند . سعی کنند همون زندگی که دارند ، _هر طوری که هست_ اون رو خودشون بسازند و منتظر دیگری نشن. خوشبختی رو تو خونه خودشون دنبال کنن نه بیرون از خونه. اون چیزی رو که دارند پرورش بدن تا زندگیشون شیرین و بهتر بشه. مثل این که اگه یه کاری و حرفه ای که داری اگه خوب ادامه اش بدی و همون رو توسعه بدی نتیجه بهتر ی داره تا اینکه از این شاخه به اون شاخه بپریم.

اون وقت هست که عشق به وجود میاد ، و گرنه دوست داشتن اولیه که پایدار نیست.!!!؟؟؟؟

آفلاین A.Ehsani

xx - زندگی عاشقانه به دو روش ساده ! - متا
پاسخ : زندگی عاشقانه به دو روش ساده !
« پاسخ #3 : ۱۲ مهر ۱۳۹۰ - ۲۳:۰۶:۳۱ »
سلام

ممنونم از توضیحات خوب شما.
برای هر کاری لازم است تلاش کرد و تلاش کردن را من به پارو زدن قایق تشبیه میکنم که اگر تمام پاروها و تناسب صحیح زده نشود قایق از مسیر خارج میشود. پس هم تلاش هم اینکه کجا و چگونه ما تلاش میکنیم بسیار مهم است.
یک محصول تمیز را در جای تمیز باید تولید کرد و یک زندگی زیبا نیاز به یک محیط زیبا دارد.

آفلاین سـتـایـش

xx - زندگی عاشقانه به دو روش ساده ! - متا
پاسخ : زندگی عاشقانه به دو روش ساده !
« پاسخ #4 : ۱۶ مهر ۱۳۹۰ - ۰۵:۲۳:۲۷ »
سلام
ممنون برای پاسختون، به نکته خوبی اشاره کردین، برای تعادل قایق باید هر دو نفر متناسب با هم پارو بزنند. همه چیزهایی که اشاره کردم زمانی به نتیجه میرسه که هر دو نفر برای زندگی تلاش کنند هر کدوم متناسب با توانایی خودش.   و الا قایق... :)=


اشتراک گذاری از طریق facebook اشتراک گذاری از طریق linkedin اشتراک گذاری از طریق twitter

xx
صحبت درباره روابط عاشقانه گذشته : صحیح با غلط

نویسنده حمید رستمی

2 پاسخ ها
1708 مشاهده
آخرين ارسال ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۴:۰۳
توسط haniyeh
xx
«عشق» و میل به زندگی

نویسنده حمید رستمی

0 پاسخ ها
1347 مشاهده
آخرين ارسال ۵ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۷:۲۵
توسط حمید رستمی
xx
آداب زندگی مثبت

نویسنده حمید رستمی

0 پاسخ ها
2111 مشاهده
آخرين ارسال ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۶:۵۶
توسط حمید رستمی
xx
۹ دشمن زندگی زناشویی

نویسنده حمید رستمی

0 پاسخ ها
1464 مشاهده
آخرين ارسال ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۵:۲۷
توسط حمید رستمی
xx
جلوگیری ازکم شدن تمایلات جنسی در زندگی زناشوئی

نویسنده حمید رستمی

0 پاسخ ها
1146 مشاهده
آخرين ارسال ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۱:۳۲
توسط حمید رستمی
xx
19ایده برای ایجاد جاذبه در زندگی زناشویی

نویسنده A.Ehsani

0 پاسخ ها
1167 مشاهده
آخرين ارسال ۳۰ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۹:۳۸
توسط A.Ehsani
 

anything