با سلام
عموما نگاهی در جامعه مطرح است مبنی براینکه دولت بدلیل افزایش بار بردوش خود به جهت تحریمها و نیز مدیریت ضعیف منابع در سنوات گذشته قصد تغییر مسیر این فشارها رابر دوش مردم دارد که بصورت تلویحی در برنامه و اهداف طرح شده و نشده خود عنوان می کند.
لذا نتیجه قابل پیش بینی در این نگاه ، تغییر فشار از دولت به مردم و تنگ تر شدن عرصه زندگی برای مردم است .
و مورد دیگر اینکه دولت می خواهد مهار افزایش در قیمتها که تقریبا امری پذیرفته شده است را بوسیله ابزارهای نظارتی بیشتر کنترل نماید که قطعا راه صحیح تر کنترل بازار بوسیله اهرمهای اقتصادیست نه نظارت و فشار و کنترل دستوری .
در مورد سرمایه گذاری همیشه دو دیدگاه وجود دارد :
یک نوع سرمایه گذار نیازمند شرایط پایدار برای برنامه ریزی طولانی مدت است که قاعدتا ترجیح می دهد رفتار عمومی را بعد از اتفاقات ببیند و تحلیل و اقدام نماید .
سرمایه گذاران دیگری نیز هستند که با تحلیل و پیش بینی بازار با توجه به روشهای فعالیت در بازارهای مالی تصمیم گیری می نمایند و برمبنای پذیرش میزان ضرر (ریسک پذیری ) که اصل مورد نیاز و ابتدایی برای ورود به بازارهای مالیست ، منافع یا زیانی را دچار می گردند.
با احترام