باسلام
دوستان اگه امکانش هست دراین بحث  مشارکت فرمایند
چگونه میشه خانواده هارو قانع کردکه قبول کنند دیگه نمیشه ازدیدگاه سنتی به ازدواج نگاه کرد

Linkback: https://irmeta.com/meta/b1043/t9811/

سلام
بنظر من ازدواج سنتی به شکل قدیم اصلا خوب نیست منم ردش میکنم
اما  ازدواج  که با تحقیق و شناخت باشه قبول دارم نه صرفا بر مبنای احساس و علاقه
 بنظر من ازدواج پیوند دو خانواده است نه دو نفر پس باید تفاهم فرهنگی داشته باشند

زن و مرد ...







مرد از راه می رسه

ناراحت و عبوس

زن:چی شده؟
مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش)
زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو!
مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه لبخند می زنه
زن اما "می فهمه"مرد دروغ میگه:راستشو بگو یه چیزیت هست
تلفن زنگ می زنه
دوست زن پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
(مرد در دلش خدا خدا می کنه که زن زودتر بره )
زن خطاب به دوستش: متاسفم عزیزم.جدا متاسفم که بدقولی می کنم.شوهرم
ناراحته و نمی تونم تنهاش بذارم!




مرد داغون می شه
"می خواست تنها باشه"

...............................................................................
مرد از راه می رسه
زن ناراحت و عبوسه
مرد:چی شده؟
زن:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که شوهرش برای فهمیدن مساله اصرار کنه
و نازشو بکشه)




مرد حرف زن رو باور می کنه و می ره پی کارش
زن برای اینکه اثبات کنه دروغ می گه  دو قطره اشک می ریزه
مرد اما باز هم "نمی فهمه"زن دروغ میگه.
تلفن زنگ می زنه
دوست مرد پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
(زن در دلش خدا خدا می کنه که  مرد نره )
مرد خطاب به دوستش: الان راه می افتم!
زن داغون می شه
"نمی خواست تنها باشه"

..............................................................................
سلام

لینا جان منظور من از ازدواج سنتی این نبود که به رسم پیغمبر ازدواج کنید!!!!!
نه!!!الان خانواده ها تصمیم نمی گیرند اما اگر خودتان به روش سنتی یعنی دید و بازدید و شناخت بیشتر در حضور خانواده باشد خیلی بهتر است اینو کسی می گه که خودش تجربه داره!!!
می گویند:تجربه را ، تجربه کردن غلط است!!!!

سركار خانم به نظرم هيچ چيز مطلق نيست
هر دو مورد(سنتي يا غير آن)در اطرافمان بيشمار وجود دارند
فكر ميكنم كساني موفقند كه درك شناخت مناسبي از "موجوديت" و خلق و خوي هم داشته باشند و آن را قبول كنند

لینا جان منظور من از ازدواج سنتی این نبود که به رسم پیغمبر ازدواج کنید!!!!!
نه!!!الان خانواده ها تصمیم نمی گیرند اما اگر خودتان به روش سنتی یعنی دید و بازدید و شناخت بیشتر در حضور خانواده باشد خیلی بهتر است اینو کسی می گه که خودش تجربه داره!!!
می گویند:تجربه را ، تجربه کردن غلط است!!!!

متشکرم ایلان جان اما هر چی که بر پایه شناخت صحیح باشه نه احساسات تنها ، حتی اگر اشنایی بقول بعضیا خیابونی باشه موفق خواهند بود  مهم درک شناخت صحیح دو طرف از روحیات و شرایط همدیگر بقول دوستان نمیشه برای همه یک نسخه پیچید

منم باهات کاملا موافقم بر مبنای صرفا احساسات تصمیم به ازدواج گرفتن اشتباه بزرگی چون بعد گذشت چند ما زندگی برای هندیگه  عادی میشن اون موقع که اختلاف سلایق گاها غیر قابل تحمل میشه  ممکن باعث جدایی بشه

باتشکر ازدوستان عزیز جهت شرکت دراین تاپیک
هرچندصحبتهای خانوم آیلان نیز تاحدودی قابل تامل بودند اما من کاملا باخانوم لیناموافقم
آیلان عزیززندگی بدون شناخت بنظرم قماره نبایدچنین ریسکی کرد مسلما هرچی شناخت قبل ازازدواج بیشتر باشه زندگی موفقتر خواهد بود
البته بشرطی که شناخت جهت ازدواج وباعقل صورت گیره نه بااحساسات

خوب راستش جواب اینو در پست قبلی دادم ملاحظه بفرمایید:

بله دیدم
ولی من دارم نظرخودمو میگم
بنظرم شناخت باید باشه تادرزندگی دچارتردید نشیم
البته من به زندگی زیریک سقف اعتقاددارم ولی خب شناخت قبل مقداری ازمسیره که بایدطی بشه
قبول دارید

قبول دارید

راستش خیر قبول ندارم چون به چشم خودم دیدم که شناخت قبل از ازدواج با شناخت بعد از آن تفاوتش از زمین تا آسمونه!!!!

خانوم آیلان بنظر شما اگه قرارباشه شمابایکی ازدوستانت به سفربری
اگه یک شناخت کامل ازروحیات دوستت داشته باشی خوبه یااینکه شانسی همه چیزروبه تقدیروشناخت درطی سفربدید؟
خب اگه درطی سفرمتوجه شی که طرف اونیکه خواستی نبوده.............؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ببینید جناب اقای امیر محمد سفر با دوستان فرمودید،درسته؟خوب دوست شما همان است که همیشه با شماست و ترسی از شناخت شما در قبال خود ندارد و بسا ممکن است بسیار با یکدیگر دعوا و بحث داشته باشید و حتی رازهای دل را به هم بگویید اما دوستی به قصد ازدواج با کسی است که حتی الامکان می خواهید بدی ها ی شما را نشناسد و حتی ضعف های شما را در نیابد !چون او شخصی است آرمانی و هدف شما پذیرفتن قلبی شما از طرف اوست!خوب با این تفاسیر چه پیشه می کنید؟آیا همانند دوست همسفر با او برخورد خواهید کرد؟یا اینکه تا زمانی که همسفرش هستید دوست دارید هر آنچه او می خواهد باشید؟یا هر آنچه آرزوی اوست باشید؟

لینا جان اگر این دوستی 5 تا 6 سال هم به طول انجامد تا به زیر یک سقف نروید همدیگر را نخواهید شناخت!!!!!این جزو مطلق هاست جناب آقای کیانی !

سلام

حتما شما تجربه تان بيشتر از من است. من آنچه ميدانستم و مطالعه كرده بودم (كتب روانشناسي)را به خلاصه چند كلمه نقل كردم
بيشتر از اين نمي توانم موضوع را بسط دهم ولي مثال نقض براي همه چيز وجود دارد
عرض ديگري ندارم

شادباشيد